ﮐﻼﻫﺒﺮداری
داﺧﻠﯽ ﺗﻮﺳﻂ اﻓﺮاد درون ﺻﻨﻌﺖ ﺑﯿﻤﻪ ﻫﻤﭽﻮن ﺑﯿﻤﻪﮔﺮان، ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﺎن، ﮐﺎرﮔﺰاران،
ﻣﺪﯾﺮان و دﯾﮕﺮ ﮐﺎرﮐﻨﺎن اﻧﺠﺎم ﻣﯽﺷﻮد. در مقابل، ﮐﻼﻫﺒﺮداری ﺧﺎرﺟﯽ از ﺟﺎﻧﺐ
اﻓﺮاد ﺑﯿﺮون ﺻﻨﻌﺖ ﻫﻤﭽﻮن ﻣﺘﻘﺎﺿﯿﺎن، ﺑﯿﻤﻪﮔﺬاران و ﺧﺴﺎرتدﯾﺪﮔﺎن اﻧﺠﺎم ﻣﯽﺷﻮد.
ﺑﺮﺧﯽ اوﻗﺎت اﯾﻦ ﻧﻮع ﮐﻼﻫﺒﺮداری ﺑﺎ ﺗﺒﺎﻧﯽ و همدستی اﻓﺮاد درون ﺻﻨﻌﺖ ﻫﻤﭽﻮن
ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﺎن، ﮐﺎرﮔﺰاران ﯾﺎ اﺷﺨﺎص ﺛﺎﻟﺚ اراﺋﻪکنندة ﺧﺪﻣﺎت ﺑﯿﻤﻪای اﻧﺠﺎم ﻣﯽﺷﻮد
ﮐﻪ ﺷﺎﻣﻞ اﻇﻬﺎرات ﻏﻠﻂ و ادﻋﺎی ﺧﺴﺎرت ﻏﯿﺮواﻗﻌﯽ است. ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺘﻮان ﮔﻔﺖ اﺻﻠﯽﺗﺮﯾﻦ
ﻋﺎﻣﻞ ادﻋﺎی ﺧﺴﺎرات ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻣﺘﻘﻠﺒﺎﻧﻪ ﻧﺎﺗﻮاﻧﯽ ارزﯾﺎﺑﺎن ﺧﺴﺎرت در ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ
ﻣﻮارد ﻣﺘﻘﻠﺒﺎﻧﻪ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﻓﻘﺪان ﺗﺠﺮﺑﻪ و داﻧﺶ ﮐﺎﻓﯽ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺳﻬﻞاﻧﮕﺎری
ﺑﯿﻤﻪﮔﺮان و ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﺸﺎرﮐﺖ در ﻣﻨﺎﻓﻊ در ﺑﺮﺧﯽ رﺷﺘﻪﻫﺎی ﺑﯿﻤﻪای ﺑﺎ درﺻﺪ ﮐﻢ است
ﮐﻪ اﻓﺰاﯾﺶ اﻋﻤﺎل ﻣﺘﻘﻠﺒﺎﻧﻪ را ﺷﺪت ﻣﯽﺑﺨﺸﺪ.
تقلب بیمهای میتواند از
تقلب شدید یا تقلب خفیف طبقهبندی شود. تقلب شدید، تلاشی عمدی برای
صحنهسازی یک تصادف، جراحت بدنی، دزدی، حریق عمدی یا انواع دیگری از خسارات
است. تقلب خفیف نیز که گاهی اوقات تقلب شانسی نیز نامیده میشود، هنگامی
روی میدهد که یک بیمهگذار در مطالبۀ خسارات اغراق میکند. در واقع تقلب
خفیف هنگامی میتواند روی دهد که افراد با هدف اینکه در فرآیند بیمهگری
مداخله کنند، اطلاعات نادرستی را که مطابق میلشان است، ارائه میدهند.
عوامل
تقلب طبق نظرسنجی کمیتۀ اروپایی بیمهها شامل: 1) ﻓﻘﺪان اراده و ﺗﻌﻬﺪ
واﻗﻌﯽ ﺑﺮای ﻣﺒﺎرزه ﺑﺎ ﺗﻘﻠﺐ ﺑﯿﻤﻪای در ﺻﻨﻌﺖ ﺑﯿمه؛ 2) رﺿﺎﯾﺖ و ﻗﻨﺎﻋﺖ ﮔﺴﺘﺮدۀ
ﺻﻨﻌﺖ ﺑﯿﻤﻪ ﺑﻪ ﺷﻌﺎرﻫﺎی ﺗﻮﺧﺎﻟﯽ ﺑﺮ ﺿﺪ ﺗﻘﻠﺐ ﺑﺪون ﻋﺰم و ﺗﻌﻬﺪ واﻗﻌﯽ ﺑﻪ اﻧﺠﺎم
اﻗﺪاﻣﺎت ﻣﺆﺛﺮ در اﯾﻦ زﻣﯿﻨﻪ؛ 3) ﻣﻮﺿﻊﮔﯿﺮی ﻣﺘﺰﻟﺰل و ﺿﻌﯿﻒ ﺑﯿﻤﻪﮔﺮان در ﻣﻮاﺟﻬﻪ
ﺑﺎ ﺗﻘﻠﺐ ﺑﯿﻤﻪای؛ 4) اﻋﺘﻘﺎد ﺑﯿﻤﻪﮔﺮان ﻣﺒﻨﯽ ﺑﺮ ﻏﯿﺮﻗﺎﺑﻞ اﺟﺘﻨﺎب ﺑﻮدن ﺗﻘﻠﺐ، ﺳﺨﺖ
و ﭘﺮﻫﺰﯾﻨﻪ ﺑﻮدن ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ آن و در نهایت ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪن در ﺑﺮاﺑﺮ اﯾﻦ ﭘﺪﯾﺪه
ﺑﺪون ﯾﮏ مقابلۀ ﻣﺆﺛﺮ واﻗﻌﯽ.
در لیست زیر، ﻋﻮاﻣﻞ (ﭘﺎراﻣﺘﺮﻫﺎی) ﻣؤﺛﺮ
ﺑﺮ ﺗﻘﻠﺐ و ﺗﺨﻠﻒ در ﺻﻨﻌﺖ بیمۀ ﮐﺸﻮر ﺑﺮ اﺳـﺎس ادﺑﯿـﺎت ﻣﻮﺿـﻮع و ﻫﻤﭽﻨـﯿﻦ ﺗﺄﺛﯿﺮ
ﭼﻨﺪ ﭘﺎراﻣﺘﺮ دﯾﮕﺮ، شناسایی و اولویتبندی شدهاند:
پارامترهای مؤثر بر تقلب در صنعت بیمه1-ﻋﺪم اﺳﺘﻘﻼل بیمۀ ﻣﺮﮐﺰی در ﺑﺮﺧﻮرد ﺑﺎ ﻣﺘﺨﻠﻔﺎن
2-ﻋﺪم وﺟﻮد ﺑﺎﻧﮏ اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﻣﺸﺨﺺ و ﺑﻪروز از ﻣﺘﻘﻠﺒﺎن و ﮐﻼﻫﺒﺮداران ﺑﯿﻤﻪای
3-ﻋﺪم ﺑﯿﺎن واﻗﻌﯿﺖﻫﺎی ﺣﺎدﺛﻪ ﺗﻮﺳﻂ اﻓﺮاد و ﻧﻬﺎدﻫﺎی درﮔﯿﺮ در آن (ﺑﻪ ﻃﻮر ﻋﻤﺪی ﯾﺎ ﻏﯿﺮﻋﻤﺪی)
4-ﺿﻌﻒ ﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎی ﮐﻨﺘﺮﻟﯽ ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﻓﻨﺎوری اﻃﻼﻋﺎت در ﺻﻨﻌﺖ بیمۀ اﯾﺮان
5-ﻋﺪم اﻋﺘﺒﺎرﺳﻨﺠﯽ دﻗﯿﻖ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﺎن و ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن ﺗﻮﺳﻂ ﺷﺮﮐﺖﻫﺎی ﺑﯿﻤﻪ
6-ﺗأﺧﯿﺮ در اﯾﻔﺎی ﻧﻘﺶ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻧﻬﺎدﻫﺎی درﮔﯿﺮ در ﺑﺮﺧﻮرد ﺑﺎ ﻣﺘﺨﻠﻔﺎن
7-ﻋﺪم وﺟﻮد ﻣﮑﺎﻧﯿﺴﻤﯽ ﻣﺸﺨﺺ در ﺷﺮﮐﺖﻫﺎی ﺑﯿﻤﻪ ﺑﺮای ﮐﺸﻒ ﺗﻘﻠﺐ و ﺗﺨﻠﻒ
8-ﺷﻔﺎفﺳﺎزی ﻣﻘﺮرات و ﮐﺎﻫﺶ ﺑﺮوﮐﺮاﺳﯽ اداری
9-ﻋﺪم ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﯾﯽ ﯾﺎ ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﯾﯽ ﺑﺎ تأخیر ارﮔﺎنﻫﺎی ذیرﺑﻂ ﺑﻪ اﺳﺘﻌﻼﻣﺎت ﺷﺮﮐﺖﻫﺎی ﺑﯿﻤﻪای
10-ﺧﻼءﻫﺎی ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ در ﺻﻨﻌﺖ بیمۀ ﮐﺸﻮر
11-ﻋﺪم ﻗﺎﻃﻌﯿﺖ در ﺑﺮﺧﻮرد ﺑﺎ ﻣﺘﺨﻠﻔﺎن در ﺻﻨﻌﺖ ﺑﯿﻤﻪ
12-ﻧﺎرﺳﺎ ﺑﻮدن ﻣﮑﺎﻧﯿﺰم ﺑﺎزار در ﺻﻨﻌﺖ ﺑﯿﻤﻪ و اﻧﺤﺮاف آن
13-دادن اﺧﺘﯿﺎرات و اﻣﺘﯿﺎزات وﯾﮋه ﺑﻪ ﺑﺮﺧﯽ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﺎن ﺗﻮﺳﻂ ﺷﺮﮐﺖﻫﺎی ﺑﯿﻤﻪ
14-وﺟﻮد رواﺑﻂ ﻧﺎﺳﺎﻟﻢ اداری در ﺻﻨﻌﺖ ﺑﯿﻤﻪ
ﻫﻤﺎنﻃﻮر
ﮐﻪ از ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺣﺎﺻﻞﺷﺪه در ﺟﺪول فوق ﺑﺮﻣﯽآﯾﺪ، ﻋﺪم اﺳﺘﻘﻼل بیمۀ ﻣﺮﮐﺰی در
ﺑﺮﺧﻮرد ﺑﺎ ﻣﺘﺨﻠﻔﺎن، ﻋﺪم وﺟﻮد ﺑﺎﻧﮏ اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﻣﺸﺨﺺ و ﺑﻪروز از ﻣﺘﻘﻠﺒﺎن و
ﮐﻼﻫﺒﺮداران ﺑﯿﻤﻪای و ﻋﺪم ﺑﯿﺎن واﻗﻌﯿﺖﻫﺎی ﺣﺎدﺛﻪ ﺗﻮﺳﻂ اﻓﺮاد و ﻧﻬﺎدﻫﺎی درﮔﯿﺮ
در آن، ﺑﻪ ﻃﻮر ﻋﻤﺪی ﯾﺎ ﻏﯿﺮﻋﻤﺪی مهمترین ﻋﻮاﻣﻞ تأثیرگذار ﺑﺮ ﺗﻘﻠﺐ و ﺗﺨﻠﻒ
در ﺻﻨﻌﺖ بیمة اﯾﺮان ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﻧﺎرﺳﺎ ﺑﻮدن ﻣﮑﺎﻧﯿﺰم ﺑﺎزار در ﺻﻨﻌﺖ ﺑﯿﻤﻪ و
اﻧﺤﺮاف آن، دادن اﺧﺘﯿﺎرات و اﻣﺘﯿﺎزات وﯾﮋه ﺑﻪ ﺑﺮﺧﯽ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﺎن ﺗﻮﺳﻂ ﺷﺮﮐﺖﻫﺎی
ﺑﯿﻤﻪ و وﺟﻮد رواﺑﻂ ﻧﺎﺳﺎﻟﻢ اداری در ﺻﻨﻌﺖ ﺑﯿﻤﻪ در اوﻟﻮﯾﺖﻫﺎی آﺧﺮ ﻗﺮار دارﻧﺪ.
بررسی عوامل مؤثر بر تقلب و تخلف در برخی بیمه های فعالاگرچه
حقوق حاکم بر حوزههای مختلف اقتصادی در اکثر مواقع از سوی کُنشگران
اقتصادی رعایت میشود؛ ولی در برخی از موارد برخی از اشخاص از رعایت آنها
خودداری و از روی علم و عمد مقررات را نقض میکنند یا از روی بیاحتیاطی و
بی تدبیری از رعایت آنها خودداری میکنند. با توجه به اهمیت موضوع، در این
بخش از مقاله نگاهی به برخی بیمه های فعال در ایران (مانند بیمة اتومبیل،
بیکاری و سلامت) و عوامل مؤثر بر تقلب و تخلف در آنها خواهیم داشت.
بیمة اتومبیلبیمه
های اتومبیل به سه گروه تقسیم میشوند: 1) بیمة شخص ثالث که از طریق آن
خسارات وارده به اشخاص ثالث (افرادی که از سوی بیمه گذار یا راننده مورد
مخاطره قرار میگیرند) جبران میشود که شامل خسارات مالی و جانی است؛ 2)
بیمة حوادث سرنشینان اتومبیل مورد بیمه؛ 3) بیمة بدنة اتومبیل مورد بیمه.
مهمترین مسئله ای که در حوزة بیمة اتومبیل مطرح است مربوط به نگرانی
بیمهگران در مورد دعاوی خسارت و حتی در برخی موارد نسبت به نوع رفتار و
عملکرد نمایندگان آنهاست؛ اما با وجود این میتوان بیان کرد که در مورد حفظ
اخلاق در بیمه و کاهش تقلب در آن سه گروه نقش عمدهای ایفا میکنند؛ بیمه
گران (شرکتهای بیمه، نمایندگان و کارگزاران آنها)، بیمه گذاران (مشتریان
شرکتهای بیمه) و نهادهای مرتبط با پرداخت خسارت (نیروی انتظامی،
بیمارستانها و غیره).
گروه اول: زیر پا گذاشتن اصول اخلاق حرفهای
معمولاً در شرایطی به وقوع میپیوندد که در جامعه، عدهای به صورت انحصاری
عمل کنند یا ارتباطات شفاف نباشد، برخی عوامل مؤثر در نقض مقررات اخلاقی از
سوی بیمهگران را میتوان به شرح ذیل بیان کرد:
1) وجود انحصار،
امتیاز و حق ویژۀ بهرهمندی برخی شرکتها و سازمانها از حمایتها و
انحصارات خاص، همچنین تنظیم مقررات تبعیضآمیز در مورد برخی بیمهگران منجر
به اعتراض در قالب نقض اصول اخلاقی میشود؛ 2) چنانچه مفاد بعضی از
قراردادها، بیمهنامهها یا حتی مقررات بیمهای شفاف نباشد و شرکتهای بیمه
هر کدام تفسیر به رأی کرده یا در پردهای از ابهام عمل کنند از دیگران
نمیتوان انتظار تعهد به رعایت اصول اخلاقی را مطالبه کرد. همه چیز باید هم
برای بیمهگذاران و هم رقبای بیمهگر روشن و شفاف باشد تا رقابت به معنای
واقعی، به طور سالم شکل گیرد؛ 3) در هر بازاری که دولت تعرفهها را تعیین
کند، شرکتهای قانونگریز به نقض آن تمایل نشان خواهند داد. زیرا از یک طرف
نظارت کامل و همهجانبه بر اجرای تعرفه کاری سخت و پرهزینه است و از طرف
دیگر در عمل شاهد شرایط و وضعیت متفاوتی خواهیم بود؛ 4) سوءاستفاده از عدم
اطلاع بیمهگذار و نمایش صوری کاهش حق بیمۀ پیشنهادی خود؛ 5) دریافت رشوه
توسط برخی از کارمندان شرکت؛ 6) عدم تشخیص درست ادعاهای خسارت دروغین که
متأسفانه شرکتهای بیمهای در اکثریت موارد از لحاظ قانونی به ادعاهای
مطرحشده نمیتوانند پاسخ دهند.
گروه دوم: 1) بارزترین نمونه، ایجاد
تصادفهای ساختگی برای دریافت خسارتهای مالی و درمانی است. اجرای این
تصادفهای عمدی را معمولاً افراد خلافکار در مقابل دریافت پول برعهده
میگیرند؛ 2) ارائۀ اطلاعات نادرست دربارۀ میزان استفاده از خودرو هنگام
بیمۀ آن؛ 3) جابهجایی فرد دارای گواهینامۀ رانندگی با رانندۀ عامل حادثه
که فاقد گواهینامۀ رانندگی است؛ 4) اعلام خلاف واقع به شرکت بیمه دربارۀ
دزدیده شدن اتومبیل؛ 5) خریداری بیمهنامههای مضاعف توسط بیمهگذار به قصد
کسب درآمد بادآورده (فرد همزمان از چند شرکت بیمه برای اتومبیل خود بیمه
خریداری میکند)؛ 6) اعلام خلاف واقع به شرکت بیمه دربارۀ صدمه دیدن
اتومبیل و اینکه در تصادف، رانندۀ مقصر فرار کرده است و اعلام وارد شدن
صدمات بدنی به کسانی که هنگام تصادف داخل اتومبیل نبودهاند؛ 7) جعل یا
قرار دادن کوپنهای بیمه در اختیار سودجویان؛ 8) با الحاق تاریخ و مخدوش
کردن آن بیمهنامهای را که مهلت آن منقضی شده، دارای اعتبار وانمود
میکنند؛ 9) با عدم اعتراض به نظر کارشناس و مقصر جلوه دادن خود به عمد،
موجبات اخذ وجه توسط زیاندیدگان را از بیمه میکنند.
گروه سوم:
نهادهای مرتبط با پرداخت خسارت، واحدهای زنجیرۀ بیمه مانند نیروی انتظامی،
بیمارستان، شهرداری، وزارت راه و ترابری و غیره هستند. خوشبختانه، بیشتر
دستاندرکاران این نهادها از سلامت اخلاقی و حرفهای و صداقت لازم
برخوردارند که نقطه قوت و مثبت این نهادها تلقی میشود. با این حال موارد
زیر در برخی موارد ممکن است مشاهده شود: هنگام ترسیم کروکی صحنۀ تصادف، جای
مقصر و خسارتدیده عوض شود یا تاریخ حادثه در کروکی جلو برده شود تا مقصر
بتواند بیمهنامه خریداری کند؛ همچنین صدور نسخههای پزشکی با هزینههای
غیرواقعی برای مجروحان تصادف.